دلممیخواد فارغ از تمام دغدغه هام بشینم درسایی که دوسشون دارم و بخونم وقت اضافه مو هم کتابای مورد علاقه ی غیر درسیمو برای رفتن به دانشگاه یا استخر هم هندزفریمو بذارم تو گوشم و حرفای خوب یا موسیقی بیکلام گوش بدم و تا ایستگاه اتوبوس برم بعدم یه مسیر طولانی مجبور بشم قدم بزنم حتی اگه هوا سرد بود و حتی اگر آسمون بارون و برف داشت
مگه چند بار در سال پائیز و زمستون میان که آدم با فکر و خیال و دلهره بخواد پشت سر بذارشون؟
امان از تردید و دو دلی امان ازون وقتی که نمیدونی کجای مسیری و باید ادامه بدی یا عوضش کنی؟!
خدا حتما راه حلی داره ولی کاش ایندفعه زودتر بهم بگه
درباره این سایت